مقالات

آموزش و پرورش کودک

از نظر روان‌شناختی و نیز دیدگاه دینی، مسئولیت اداره‌ی خانواده از اهمیت ویژه‌‌ای برخوردار است. پدر و مادر به اندازه‌ی توان خویش باید در انجام این مهم توجه جدی داشته باشند. انسان‌ها به‌صورت فطری دوست‌دار و خواهان برابری‌اند، پدر و مادر نباید هیچ‌گاه بین فرزاندانش تبعیض قائل شود. رفتارهایی که اکثراً متوجه نیستیم (تیزهوش – کندذهن، شیرین زبان – بد زبان، دختر قشنگ‌ام – پسر احمق، زیبای پدر – کوچه‌گشت، خوش اخلاق – بد خلق و …) روی فرزندان‌مان تاثیرات منفی زیادی را به‌جا می‌گذارد. در مهرورزی بین فرزندان‌مان باید رفتار برابر داشته باشیم.

اساس تربیت کودک، خانواده (پدر و مادر) است. چون هیچ ترفند و رفتار مصلحتی یک آموزگار نمی‌تواند جای لب‌خند پدر و مادر را بگیرد. در تربیت اطفال چیزی‌که بیش‌تر دارای اهمیت بوده و از دیدی وسیع‌تری به آن پرداخته‌شده‌ تربیت جسمانی، قدرت‌ذهنی و عقلانی و جنبه‌های عاطفی است.

این وظیفه‌ی پدر و مادر است که مواظب کودک بوده و به او آموزش دهند. با فنون و مهارت‌های لازم زندگی آشنایش کنند. اندیشه‌های او را فاقد از هر نوع خشونت و آشنا با زیبایی‌ها نمایند. در نهایت پدر و مادر مسئول‌اند که کودک‌شان را نیکو تربیه کنند.

روش‌های رفتاری و چگونگی برخورد با کودک: کودک زندگی را بیش‌تر از نزدیکان‌اش (پدر و مادر) می‌آموزد و در می‌یابد که چه‌گونه باید در اجتماع رفتار داشته‌باشد. بر این اساس چه‌زیباست که ما با کودک‌ دوست باشیم، صمیمانه رفتار نماییم، از او به خوبی بشنویم، با او خوب و خوش حرف بزنیم، با او طفلانه بازی کنیم و… یعنی دوست فرزندان‌مان باشیم تا یک دیکتاتور به‌نام پدر و مادر.

مسائل قابل توجه در چگونگی برخورد با کودک

پذیریش و احترام: اولین اصل هم‌زیستی پذیرفتن کودک است. پسر یا دختر، سالم یا ناقص، زشت یا زیبا باید او را بپذیریم و به او احترام بگذاریم. کودک اسباب‌بازی نیست و نمی‌توان شخصیت وی‌را نادیده گرفت، با فرزندان‌مان باید مانند شخصی رفتار کرد که به زودی مقام خود را در جامعه به‌دست می‌آورد.

نیکی به کودک: به‌همان اندازه‌‌ای که پدر و مادر بالای فرزند حق دارد، فرزند نیز بالای پدر و مادر حق می‌داشته‌باشد که مصداق نیکی‌های پدر و مادر تربیت نیک، نام نیکو و آموزش‌درست فرزند است.

محبت به کودک: باید کودکان‌مان را دوست بداریم. با محبت‌تمام، کودک را نوازش کرده و ببوسیم.

شاد کردن کودک: رفتارها‌ی‌مان باید به‌گونه‌‌ای باشد که او را دل‌شاد کند و باعث تشویق و ترغیب کودک گردد. شادی و خوشی برای رشد، گسترش‌فهم و درک کودک مؤثر است.

خوش‌رفتاری و بازی: بازی برای طفل هم آموزش است و هم پرورش؛ می‌توان یک مطلب را در قالب بازی به طفل آموزش داد و حتا اثر آن‌را در او نافذتر ساخت. با کودک باید رفتارمان کودکانه باشد.

رعایت عدالت: در جامعه برای خوب زیستن بین هم‌زیستان‌مان باید عادل باشیم، این برابری ابتدا از خانواده آغاز می‌گردد، مخصوصا با هم‌سر و فرزندان.

وفا به‌عهد: از نظر کودکان پدر و مادر افرادی فوق‌العاده، قهرمان و الگو است. برای همین توقع هیچ تخلفی را از آنان ندارند. اگر پدر و مادر خلاف وعده‌های‌شان عمل کنند برای فرزندان بسیار گران تمام خواهد شد. پس الگوی بدی برای فرزندان‌مان نباید باشیم.

دادن جرأت و قدرت: رفتارهای‌مان باید طوری باشد که کودک جرأت بیان حرف‌های خود را داشته باشد. کودک باید بتواند آنان‌را از اتفاقات آگاه سازد تا به موقع اقدام کنند. شواهدی بسیار است که در جامعه، کودک به‌خاطر ترس از پدر و مادرش جرات گفتن حقیقت را نداشته و سبب اتفاقات ناگوار گردیده است. لازم است که کودک در جدل‌های زندگی خود را قدرت‌مند و توانا احساس کند تا بتواند موفق زندگی کند. بر این اساس رفتارها و بازی‌های‌مان با کودک طوری باشد که طفل خود را پیروز و قهرمان احساس کند.

رعایت اعتدال در رفتارهای‌مان: شیوه‌های رفتاری بیان‌شده در بالا مفید و موثو است؛ اما توصیه می‌شود که در هر امری جنبه‌ی اعتدال باید رعایت گردد.

محمد بصیر “سخی‌زاده”